این حرف که دین از سیاست جداست و امثال این حرف ها در منطق اسلام نیست. فعالیت سیاسی یکی از وظایف مذهبی مسلمانان است. امور سیاسی مخصوص یک طبقه نیست ، همانطوری که علم مخصوص یک طبقه نیست.احکام سیاسی اسلام بیشتر از احکام عبادی ان هست .این را که دیانت باید از سیاست جدا باشد و علمای اسلام درامور اجتماعی و سیاسی دخالت نکنند استعمارگران گفته و شایع کرده اند این را بی دینها می گویند.
اسلام دین سیاست است ،حکومت دارد .برای این که عدالت ایجاد بشود باید یک حکومت سیاسی ایجاد شود .وقتی دریک حکومت عدل الهی جاری شود نمی گذارد فرصت طلب ها به مقاصدشان برسند ومحیط ارام می شود .مسئله ی دخالت در سیاست در راس تعلیمات انبیاست.پیغمبر اکرم کدام روز نشست همین طوری فقط مسئله بگوید ، کاری به کار جامعه نداشته باشد اینهایی که میگویند اخوند چه کار دارد به مسائل سیاسی ، پیغمبر اکرم کدام روزش از مسائل سیاسی خارج بود دولت تشکیل می داد با اشخاصی که بر ضد اسلام ،ستمگر بر مردم بودند با ان ها مبارزه میکرد، جنگ می کرد.
درسیر الهی لازم نیست انسان یک گوشه بنشیند و بگوید من می خواهم سیرالی الله داشته باشم ، سیر الهی همان سیره و روش انبیا و مخصوصا پیغمبر اسلام و ائمه معصومین است که درعین حالی که درجنگ وارد می شدند و می کشتند و کشته می دادند حکومت می کردند ، همه چیز سیر الی الله بود.
سیاست یعنی برنامه زندگی در سیاست توحیدی باید وارد شد....